تحلیل تابلوی شب اثر ماکس بکمان
|
هانیه همایونی  |
|
|
چکیده: (349 مشاهده) |
ماکس بکمان از وضعیت کلی بشر رنج میبرد. او روابط ناخوشایند اجتماعی، سیاسی و خلجانهای روحی را که بیانگر جدال او با مسئله وجود است در آثارش نشان میدهد. زبان او نمادین است، به گونهای که با مشاهده نقشها درمییابیم که اینها عناصری گزینش شدهاند نه تجربیات فیالبداهه. بکمان بر آن بود تا مسائل وجود را با سمبل و اسطوره بیان کند. قصد او بیان اسطورۀ زندگی و موضوع اصلی نقاشیهای او اسطوره انسان است. در این تحقیق «تابلوی شب» که در آن نمادگرایی مرموز بکمان که هنوز کاملا درک نشده، با تکیه بر نقد فرمالیستی، زیباییشناسانه و جامعهشناسانه و همچنین بررسی نمادها و معنای اثر، با رویکردی توصیقی-تحلیلی مورد خوانش قرار گرفته و در این راه، از آثار تصویری و منابع مکتوب استفاده شده است. یکمان که در بطن بحران روحی سالهای پس از جنگ و پیامدهای آن میزیست، برای تفسیر جدید از واقعیت با مسئله تقابل شیء و فضا درگیر شد و از اشکال گروتسک به سبب ضدیتشان با هنجارهای متعارف اجتماعی، سیاسی، مذهبی و فرهنگی برای ایجاد فضای خشونتآمیز کمک جست. آثار او غالباً حاوی اشارات اساطیری به بیرحمی نازیهاست و فراتر از آن سوژهها و نمادهای مضامین جهانی ترور، رستگاری و اسرار ابدیت و سرنوشت را ابراز میکند.
|
|
واژههای کلیدی: ماکس بکمان، شب، عینیت نو، قرن بیستم. |
|
متن کامل [PDF 8976 kb]
(263 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
هنرهای تجسمی دریافت: 1399/3/17 | پذیرش: 1399/8/2 | انتشار: 1399/9/30
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|