مفهوم پیشرفت در هنر
|
ناصر مقدم کوهی  |
|
|
چکیده: (347 مشاهده) |
تلقی عامه از پیشرفت خطی و تعالییابنده در هنر که ریشه در انگارههای عصر روشنگری از بازنمایی مطابق با الگوهای تصویری کلاسیک دارد و تلقی تحصیلکردگان و صاحبان اندیشه از پیشرفتِ معطوف به هنرهای غیرکلاسیک و غیر بازنماگر که آشکارا رویکردی پساهگلی و پسارمانتیک و مدرن است، هر دو به علت تعلقات سفت و سخت به مفاهیم اندیشگانی سنتی اروپا در طرحریزی بسترهای خلاقانه از خلق و تکوین آثار هنری ناتوانند. این مقاله با پیشنهاد انگارۀ سوم از پیشرفت در هنر که اساسا با نقد سنتهای دوهزار ساله اندیشه غرب قوام مییابد، تلاش دارد نشان دهد که تلقی پیشرفت هنری خلاقیتمحور با تشبث به انگارههای مرسوم قابلیت تحقق ندارد؛ تنها به مدد نقد بنیادین مقولات متافیزیکی سنتی که داعیه قیمومیت برای همه فعالیتهای بشری و از جمله هنر را داشته و در نتیجه همواره تکثر، خلاقیت آزادی و ... را محدود کردهاند، میتوان به شرایطی امیدبخش از پیشرفت معطوف به خلاقیت در هنر دست یافت. بهرهگیری آزادانه از سرمایههای تجربی جمعی و آغاز ابداع از میانه تجربۀ «دیگری» به مفهوم عام اعم از فرد، قوم، صنف و .... و تجربه خلاقانه عاری از انگارهها و پیشفرضهای غایتمدار و این همانیجو میتواند شرایطی را فراهم آورد که طی آن خلاقیت واقعی انگیزهبخش زاینده مهیج و همدلانه پدیدار شود. |
|
واژههای کلیدی: پیشرفت، هنر، خلاقیت، بازنمایی، روشنگری، هگل |
|
متن کامل [PDF 288 kb]
(371 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
هنرهای تجسمی دریافت: 1402/5/27 | پذیرش: 1399/3/31 | انتشار: 1399/3/31
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|