مواجهه با پدیدۀ خشونت یکی از جریانهای کانونی در هنر معاصر است. این پژوهش به تحلیل دگرگونی راهبردهای هنری در این حوزه و گذار بنیادین آن از بازنمایی ابژهمحور به سمت کنشهای تجربهمحور میپردازد. هدف اصلی، تبیین سازوکارهایی است که از طریق آنها، هنر در پی ایجاد یک مواجهۀ اخلاقی و بیواسطه با این پدیده است .رویکرد تحقیق، توصیفی-تحلیلی بوده و بر تحلیل کیفی آثار شاخصی استوار است که در آنها بدن هنرمند به مثابه مکان حقیقت و مقاومت عمل میکند. این مقاله ابتدا ریشههای تاریخی این رویکرد را در گسست از سنتهای قهرمانانه و واکنش به تروماهای جمعی قرن بیستم ردیابی میکند. سپس با تمرکز بر جریان پرفورمنس آرت، نشان میدهد که هنرمندان چگونه با صحنهپردازی رویدادهای زنده، شیوههای بیانی نوینی را ابداع کردهاند. یافتهها حاکی از آن است که این استراتژیها جایگاه مخاطب را اساساً بازتعریف میکنند. تماشاگر از موقعیت ناظری منفعل به شاهدی فعال و درگیر بدل میشود که به صورت حسی و عاطفی در میدان اثر مشارکت داده شده است. در نهایت، این کنشهای هنری با درهمشکستن فاصلۀ امن تماشاگر، به مقابله با بیتفاوتی برمیخیزند و به تجربۀ انسانی معنایی دوباره میبخشند.
Padisar K. The Reflection of Violence in Performance Art and Its Role in Redefining the Audience's Position. 3 2025; 5 (9) : 6 URL: http://art-studies.ir/article-1-177-fa.html
پدیسار کیمیا. بازتاب خشونت در پرفورمنس آرت و نقش آن در بازتعریف جایگاه مخاطب. 1. 1404; 5 (9) :103-122