هنرمندان مفهومی در دهههای 60 و 70 میلادی برای مقابله و رویگردانی از سنتهای متعین و رویکردهای مدرنیستی به رسانه از راهبردها و تمهیدات بیشماری بهرهگرفتند.این استراتژیها موجب بازتعریف مفاهیم درونذاتی هنر (تعریف هنر، نقش هنرمند، و...) شد. بهرهگیری از سریالیسم، زبان و عکس از شمار این راهبردها بود. اگرچه سریالیسم، تکرار و تسلسل پیش از دهۀ 60 هم نیز در هنرهای مختلف دیده میشد، در هنر مفهومی وارد حوزۀ ایده و مفهوم شد. این مقاله میکوشد تا با تمرکز بر راهبرد سریالیسم آنگونه که هنرمندان مفهومی آن را ایجاد کردند، نشاندهد که عکاسان معاصر چگونه از این تمهید استفاده کردند تا خود را از قید و بند تکعکس و دیگر تعاریف مدرنیستی عکاسی برهانند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که همانگونه که هنرمندان مفهومی از عکاسی تاثیر پذیرفتند، امکانات بیانی عکاسی امروزه نیز ریشه در تمهیدات هنرمندان هنر مفهومی دارد، که در جریان گذار از مدرنیسم برای دستیازی به نظم و ترتیب مهندسیوار از تمهید سریالیسم، تسلسل و تکرار استفاده میکردند تا روابط منطقی میان چیزها را مطالعه کنند. پژوهش حاضر، به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و از منابع کتابخانهای و اسنادی به منظور گردآوری دادهها بهره گرفته شدهاست و آثار چهار عکاس معاصر بهعنوانه نمونهکاوی بررسی شدهاست.
Amiri N, Azari Azqandi H. A study of the influence of photography on the approach of serialism and repetition in conceptual art. With a case study of the works of Olafur Eliasson, William Wegman, Wolfgang Tillmans, and Hans Eijkelboom.. 3 2024; 4 (6) :7-26 URL: http://art-studies.ir/article-1-136-fa.html
امیری نسرین، آذری ازغندی هادی. پژوهشی پیرامون تاثیر عکاسی بر رویکرد سریالیسم و تکرار در هنر مفهومی. با نمونهکاوی آثار الافور الیاسون، ویلیام وگمن، ولفگانگ تیلمانز و هانس ایکلبوم. 1. 1403; 4 (6) :7-26