مهدی موحد،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
در سدههای ابتدایی روزگار نوزایی در غرب، تصویرهایی در نسخههای خطی پزشکی رایج شد که صورتهای فلکی منطقهالبروج را در ارتباط با پیکرِ انسان مینمایاند. امروزه این تصویرها را بهاصطلاح "بروجمرد" مینامند. چند سده بعد، تصویرهایی مشابهِ نمونههای غربی در ایران ظاهر میشود؛ تصویرهایی که در آن روزگار، هیچ همتایی در جغرافیای جهان اسلام نداشت و تجربهای منحصر به ایران بود. بروجمردهای ایرانی بهندرت مورد توجه پژوهشگران قرار گرفتهاند و همین پژوهشهای کمشمار هم به معرفی موجز و توصیفیِ نمونهها بسنده کردهاند. در این میان، پژوهشی لازم است که بتواند افزون بر تبیین پیشینه نظری و تصویریِ بروجمرد، ظهور نمونههای ایرانی را با توجه به احوال مردم، اوضاع دربار و کیفیت علوم و هنرها توجیه کند. پژوهش حاضر، نخست پیشینه مکتوبِ اندیشه تنجیمیِ ارتباطِ بروج و تن را از روزگار یونان باستان تا روزگار اسلامی میشناساند و سپس، وضعیت آن را در سدههای میانه و روزگار نوزایی اروپا مطالعه میکند. همچنین نشان میدهد که علیرغم دیرینهتر بودن اندیشه بروجمرد در ایران، بازنماییِ تصویریِ آن با اثرپذیری از بروجمرد غربی تولید شده است و سرانجام، با غور در تاریخ اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران نتیجه میگیرد که تصویرگری بروجمرد در ایران، احتمالاً تجربهای زودگذر در دومین سده از حکومت صفویان بود.